سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دارالرضوان

پدرم امام (ره)

به نام خدا


کـارنـامه نــور (زندگینامه امام خمینی)

 

فصل اول از ولادت تا وفات

 

 10 . حادثه مدرسه فضیه ( ادامه ی بخش چهل و یکم )

هر یک از این حرکات و پیام‏های صریح و روشن در آن شرایط خفقان و رعب‏آور، به منزله پانهادن به خونین‏ترین میدان نبرد با رژیمی مسلح و وحشی بود. اما امام خمینی با توکل به خداوند و برخورداری از پشتوانه سال‏ها تهذیب و عبادت، چنان راه مبارزه را در پیش گرفته بود که گویی در جهان تکلیفی جز این ندارد. همین روحیه و اهتمام مقدس، گروه‏های بسیاری از طلاب جوان و مردم مسلمان را به رهبری و پیشوایی آن بزرگ‏مرد تاریخ اسلام و ایران امیدوار کرده بود و حتی بسیاری از روشنفکران و مبارزان غیرمذهبی آن روزگار، امام خمینی را تنها امید مردم ایران در مبارزه با حکومت پهلوی می‏دانستند. هوشیاری و آگاهی امام نسبت به اقدامات مخفی شاه و قراردادهای رژیم با دولت‏های استعماری و نامشروع، هماره سدّی در برابر مطامع رژیم شاه بود. امام خمینی از نخستین کسانی است که خطر اسرائیل را برای جهان اسلام، گوشزد فرمود و در آن سال‏هایی که همگان را خواب غفلت و تجاهل ربوده بود، فریاد برآورد و مسلمانان جهان را متوجه خطری به نام صهیونیزم کرد. ایشان در همان سخنرانی 2/1/42 در اعتراض به کشتار طلاب و تخریب فیضیه می‏گویند:

وای بر این مملکت. وای بر این هیئت حاکمه. وای بر این دنیا. وای بر ما. وای بر این علمای ساکت. وای بر این نجفِ ساکت، این قمِ ساکت، این تهرانِ ساکت، این مشهدِ ساکت. این سکوت مرگبار، اسباب این می‏شود که زیر چکمه اسرائیل به دست همین بهایی‏ها، این مملکت ما، این نوامیس ما پایمال بشود. وای بر این اسلام. وای بر این مسلمین. ای علما، ساکت ننشینید. نگویید الان مسلکِ شیخ.55 واللّه اگر شیخ حالا بود، تکلیفش این بود، امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است...56

                                                ادامه دارد ...

منبع : تبیان