سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دارالرضوان

شکار لحظه ‏هاى زندگى‏

شکار لحظه ‏هاى زندگى‏
امام خمینی ومدیریت زمان

امام على(ع) فرموده‏اند: «قوام العیش حسن التقدیر و ملاکه حسن التّدبیر؛(11) پایدارى زندگى به برنامه ریزى درست و وسیله رسیدن به آن تدبیر خوب است.» اگر جنبه‏هاى گوناگون زندگى امام را بررسى کنیم مشاهده مى‏شود عاملى که در تمامى امورات ایشان تأثیر بارزى دارد برنامه داشتن و منظم بودن کارهایشان است برنامه‏اى که امام موفق گردید بر اثر آن در کمترین زمان‏ها بیشترین فعالیت‏ها را انجام دهد و لحظات عمر خود را با برکت، مفید و پربار نماید. نظم خاص امام از ثبات قدم و استوارى ایشان حکایت دارد.

یک بار از همسر امام برنامه روزانه ایشان را پرسیدند، ایشان در پاسخ گفته بود: اگر برنامه یک روزشان را بگویم مى‏توانید در سیصد و شصت ضرب کنید. چون امام مطابق برنامه کارهاى خود را انجام مى‏دادند، به اطرافیان نیز در این مورد توصیه مى‏نمودند.(12) حتى خواندن نامه‏ها، مطالعه روزنامه‏ها و تجدید وضوى امام با نظم خاصى توأم بود. خانم دباغ خاطرنشان ساخته است روزى روبروى بیت امام در نوفل لوشاتوى پاریس مشغول پیاده کردن نوارى بودیم ناگهان یادم آمد که به خدمت آقا بروم چون وقت تجدید وضویشان بود، رفتم و نظافت کردم و اتفاقاً در لحظه مقرّر امام آمدند. آقا همیشه ساعت نه شب شام مى‏خوردند. یک بار فیلمى از سخنرانى شهید مفتح در مسجد قباى تهران و راهپیمایى مردم آورده بودند، خواستم به همراه دیگران این فیلم را ببینیم به همین دلیل زودتر از موعد مقرر خدمت امام رسیدیم و بر خلاف معمول که منتظر مى‏ماندم تا ایشان بگویند شام و من آن را ببرم، عرض کردم حاج آقا شام را بیاورم؟ نگاهى به ساعت کردند و فرمودند: تا زمان صرف شام 20 دقیقه باقى مانده است، امام هر شب رأس ساعت 11 به خواب مى‏رفتند و ساعت سه بامداد از خواب بیدار مى‏شدند حتى یک بار هم به یاد ندارم که پنج دقیقه از ساعت مزبور بگذرد یا لحظاتى به آن مانده باشد که ایشان از بستر خواب برخیزند، زیرا تکلیفى از لحاظ حفاظت به من واگذار شده بود که پشت در اتاقى که امام در آن مى‏خوابیدند، باید بخوابم، اتاقشان رو به حیاط بود و خیالم راحت نبود.(13)

برادرى نقل نموده است شبى که بنى‏صدر متوارى شده بود اغلب مسؤولان به این موضوع فکر مى‏کردند که چه باید بکنند امّا امام در ساعت مشخص رختخواب خویش را پهن نمودند و آماده خوابیدن شدند، اطرافیان گفتند: چنین شده است، فرمودند: آنچه باید بشود، خواهد شد. شما تکلیف خود را انجام دهید بقیه‏اش دست خداست حالا از این که من بخوابم یا نخوابم که کارى نمى‏توانم انجام دهم، جز این که کارهایى که باید پس از استراحت انجام دهم دچار نقص و کاستى مى‏شود.

دیدگاه امام در مورد تنظیم وقت این بود که وقتى آدمى به برنامه‏هاى خود نظم ببخشد مسلماً وجودش نظم مى‏یابد. این موضوع در زندگى امام کاملاً محسوس بود، آن قدر که وقتى امام در پاریس اقامت داشت پلیس‏ها مى‏گفتند ما حتى ساعت‏هاى خود را با رفت و آمد امام تنظیم مى‏کنیم. ساعات شبانه روز امام چنان تقسیم بندى شده بود که اطرافیان قادر بودند بدون این که امام را ببینند، بگویند مشغول چه کارى است. امام ساعت هفت صبح صبحانه مى‏خوردند و تا ساعت نه صبح به کارهاى مربوط به مسایل ایران رسیدگى مى‏کردند. از ساعت نه تا ده صبح کارهاى شخصى را انجام مى‏دادند. از ده الى دوازده ظهر به مصاحبه‏ها و ملاقات‏هاى خصوصى مى‏پرداختند. از دوازده ظهر تا دو بعد از ظهر به برنامه نماز و نهارشان اختصاص داشت و بعد از آن یک ساعت استراحت مى‏نمودند از ساعت سه الى پنج بعد از ظهر به کارهاى مرتبط با انقلاب اسلامى در حد وظایف خودشان از قبیل بررسى اخبار و روزنامه‏هاى رسیده مبادرت مى‏نمودند. رسیدگى مجدد به مسایل نهضت اسلامى بعد از نماز مغرب و عشاء تا ساعت نه شب که موقع صرف شام بود، ادامه مى‏یافت. بعد از شام تا ساعت یازده به رادیوهاى گوناگون و اخبارى که قبلاً ضبط شده بود گوش مى‏دادند تا آن که زمان استراحت و خوابشان فرا مى‏رسید.(14) این نظم دقیق و برنامه ریزى اصولى انسان را به یاد کلامى از حضرت على(ع) مى‏اندازد که مى‏فرمایند: «امض لکلّ یومٍ عمله فانّ لکلّ یوم ما فیه؛(15) در هر روز کار همان روز را انجام دهد که هر روز را کارى است.»

امام خمینی ومدیریت زمان

نظم امام، این حقیقت را ثابت مى‏کند که با اجراى چنین برنامه‏اى مى‏توان هرگونه تلاش بیهوده، سخن بى جا و فکر بى مورد و امورى را که بعداً موجب ندامت مى‏شود از زندگى حذف نمود. با این شیوه لحظه‏اى از وقت امام تلف نمى‏گردید و اگر هم به ظاهر بیکار بودند حتماً مشغول تفکر در مسئله‏اى بودند، دکتر بروجردى مى‏گوید یک روز جمعه که هوا مساعد بود، ایشان مشغول قدم زدن در حیاط بودند، من و همسرم (دختر امام) روى تختى نشسته بودیم وقتى راهپیمایى امام خاتمه یافت بر آن تخت و در کنار ما قرار گرفتند. معمول بود که بعد از قدم زدن دو استکان چاى جلوى امام مى‏گذاشتند، همسرم پرسید که آقا چاى بیاورم خدمتتان؟ به ساعت خود نگاه کردند و فرمودند چند ثانیه دیگر باقى مانده است. این قدر زمان را به تصرف در آوردن و از لحظات استفاده کردن واقعاً موجب شگفتى است.(16)

مقام معظم رهبرى نقل نموده‏اند در جلسه‏اى خدمت امام بودیم، بحث به درازا کشید، در این اثنا ایشان به ساعت خود نگاه کردند و فرمودند زمان قدم زدنم دیرشد!.(17)

حضرت امام در 24 ساعت تنها چهار ساعت مى‏خوابیدند، ساعت یازده شب چراغ اتاقشان خاموش مى‏شد و در ساعت سه بعد از نیمه شب اطرافیان متوجه مى‏شدند که صداى کاغذ از محل اقامت امام مى‏آید. زیرا آخر شب و در ساعتى که تنظیم کرده بودند روزنامه‏هایى را که برایشان ترجمه نموده بودند و به دلیل کثرت کار در روز موفق به مطالعه آنها نمى‏شدند، مورد بررسى قرار مى‏دادند.(18)

نظم کارها به عهده امام بود. احدى از یاران، شاگردان، علماى حوزه و یا شهرستان‏ها در نحوه تفکرات سیاسى ایشان شرکت نداشتند. صدور بیانیه‏ها، پیام‏هاى سیاسى، اطلاعیه‏هاى گوناگون از نبوغ فکرى، رشحات و رشادت قلم و انسجام اندیشه امام در طول تاریخ حیات فکرى و فرهنگى ایشان حکایت دارد. در نخستین روز بعد از ارتحال آیة اللّه بروجردى تصمیم گرفتند به اولین اطلاعیه مندرج در روزنامه اطلاعات در خصوص دخالت زنان در انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى پاسخ دهند، اواخر سال 1341 ه.ش قلم به دست گرفتند و اطلاعیه صادر کردند، آن روز با قلم نى و مرکّب اطلاعیه‏ها و بیانیه‏ها را براى نخستین بار منظم و با دقت و بدون قلم خوردگى نوشتند و توسط شاگردان به اطراف و اکناف ارسال مى‏کردند. نظرات افراد در چگونگى انتشار آنان هیچ گونه تأثیرى نداشت و با شور و مشورت اشخاص تنظیم نمى‏گردید و این ویژگى از نظم فکرى و عملى امام حکایت دارد. به راستى باید امام را در این روزگار قهرمان نظم و دقت و برنامه ریزى نامید. در بین وسایل شخصى امام کمتر چیزى بود که بیش از ساعت مورد علاقه ایشان باشد. یک ساعت کوچک جیبى داشتند که برنامه‏هایشان را که از پیش تنظیم کرده بودند با آن تطبیق مى‏نمودند و جز در مورد ملاقات‏هاى اضطرارى و پیش بینى نشده مسؤولان رده بالاى کشورى، تغییرى در آن نمى‏دادند.(19)

منبع : تبیان

تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

 


11. غررالحکم، ح 6807.

12. مجله دانشگاه انقلاب،شماره 75.

13. پابه پاى آفتاب، ج 1، ص 309 - 308.

14. این برنامه در نوفل لوشاتو انجام مى‏گرفت (نک: همان مأخذ، ص 310).

15. نهج البلاغه، نامه 53.

16. مجله امید انقلاب، شماره 224، خرداد 1369.

17. مجله نور علم، دوره سوم، شماره هفتم، ص 110.

18. گل‏هاى باغ خاطره، ص 136.